بالهای اندیشه

ساخت وبلاگ

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند  همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست طاقتم اظهار عجزو نا توانی می کند  بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز چشم پروین همچنان چشمک پرانی می کند  نای ما خاموش ولی این زهره شیطان هنوز با همان شور و نوا دارد شبانی می کند گر زمین دود هوا گردد همانا،  آسمان با همین نخوت که دارد آسمانی می کند سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز در درونم زنده است و زندگانی می کند با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من خاطرم با خاطرات خود تبانی می کند  بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی چون بهاران می رسد با من خزانی می کند طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند آنچه گردون می کند با ما نهانی می کند  می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان دفتر دوران ما هم بایگانی می کند "شهریارا" گو دل از ما مهربانان نشکنید ورنه قاضی در قضا نامهربانی می کند شهریار + نوشته شده در  جمعه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۵ساعت 12:0&nbsp توسط امیر  |  بالهای اندیشه...ادامه مطلب
ما را در سایت بالهای اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amir3eifi8 بازدید : 4 تاريخ : يکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت: 19:43

به توکل نام اعظمت

بسم الله الرحمن الرحیم ...

بالهای اندیشه...
ما را در سایت بالهای اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amir3eifi8 بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 6:13

حسین تشنۂ معرفت بود و وفا...

تشنیۂ لبیک و صلح و صفا...

لبیک گویی نبود در کربلا...

شاه خوبان تنها ماند در دشت بلا...

سر را کردند اشقیا از تن جدا...

لیک شد روان صوت قرآن بر سرنیزه ها...

حرف حسین نه آب بود و نه جور و جفا...

بل گذشت و مهر و دلپاکی،آیین انبیاء...

ای برادر حرف حسین را بنویس با آب طلا...

آزادگی را بگذار سرلوحۂ کارها....

بالهای اندیشه...
ما را در سایت بالهای اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7amir3eifi8 بازدید : 45 تاريخ : دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت: 6:13